به گزارش مشرق، نامه اصلاحطلبان به دونالد ترامپ برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران، جنجال زیادی در میان رسانههای حامی این جریان سیاسی ایجاد کرده و آنان را به تکاپو انداخته تا نویسندگان نامه را طیفی جدا از اصلاحطلبان معرفی کنند اما آیا واقعا کسانی که خواستار تحریم ایران هستند و همیشه در اقدامات خود، این حربه را به عنوان یک ابزار موثر برای اعمال فشار به کشورمان معرفی کردهاند، اصلاحطلب نیستند؟
پاسخ به این سوال سادهتر از آن است که نیاز به تحلیل و بررسی گسترده داشته باشد. «شیرین عبادی»، چهره محبوب و مطرح رسانههای اصلاحطلب در داخل کشور که در بسیاری از مقاطع زمانی و به دلایل مختلف تبدیل به تیتر یک روزنامهها و سایتهای اصلاحطلب میشود، بارها خواستار قطع روابط تجاری کشورهای جهان با ایران شده است.
شیرین عبادی: تجارت با ایران را قطع کنید
عبادی سالهاست به عنوان سوگلی حقوقبشر ایران در رسانههای اصلاحطلب تبلیغ میشود و تاکنون منشاء بسیاری از تجمعات و تحریمهایی بوده که تحت این عنوان علیه مردم ایران وضع شده است.
«احمد باطبی» هم که از امضاکنندگان نامه اخیر است، تا همین چند سال پیش به عنوان یکی از فعالان دانشجویی کشور از سوی این رسانهها تبلیغ میشد و حتی پس از افشای روابط گسترده او با عالیترین مقامات سیاسی آمریکا برای تحریم ایران هم، در ویژهنامههایی که اصلاحطلبان برای سالگرد 18 تیر منتشر میکردند، بدون نام بردن از او به توصیف اقدامات و فعالیتهایش در آشوبهای سال 1378 میپرداختند.
حمایت رئیسدفتر رئیسجمهور اصلاحات از احمد باطبی
در کنار باطبی، «نیما راشدان» هم یکی از عناصر رسانهای اصلاحطلبان بود که در یک دهه اخیر، نقش بسیار پررنگی در راهاندازی و مدیریت پروژههای رسانهای در اینترنت داشت. در حال حاضر هم یک هماهنگی رسانهای میان راشدان و مدیران سایتهای منسوب به فتنهگران (کلمه، توانا، آمدنیوز و غیره) وجود دارد و پروژههای مشترک از سوی این رسانهها علیه کشور پیاده میشود.
توصیف نیما راشدان در سایت ضدانقلاب به عنوان «مشاور روزنامههای اصلاحطلب»
ماجرای نامه معروف سران فتنه به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در بحبوحه آشوبهای خیابانی سال 88 و همچنین اقدامات مهدی هاشمی رفسنجانی در انگلستان برای متقاعد کردن غربیها به تحریم بیشتر ایران، گوشه دیگری از «تحریمدوستی» اصلاحطلبان علیه مردم کشورمان است که کسی نمیتواند آنها را انکار کند.
«آرش سبحانی» هم که امضای خود را پای نامه اخیر برای ترغیب ترامپ به تحریم مردم ایران انداخته، عضو یک گروه موسیقی است که از سوی رسانههای اصلاحات به شدت مورد تبلیغ قرار میگیرد.
معصومه قمیکلایی که با نام «مسیح علی نژاد» شناخته میشود، یکی دیگر از فعالان رسانهای اصلاحات است که در چند سال اخیر به طور جدی پیگیر اعمال تحریمهای بینالمللی در زمینههای گوناگون علیه مردم کشورمان بوده است. آخرین تلاش او برای تحریم ایران، اعلام فراخوان برای عدم حضور ورزشکاران خانم در مسابقات جهانی شطرنج که قرار است در ایران برگزار شود، بود.
مسیح علی نژاد با پروپاگاندای رسانهای و تحریک ورزشکاران زن حاضر در این رویداد و همچنین ایجاد موج اینترنتی، تلاش کرد تا ایران را کشوری نامناسب برای بانوان معرفی کند که به دلیل تقید مردم کشورمان به حجاب، شایسته تحریم از سوی فدراسیونهای ورزشی جهان است؛ تلاشی که البته ثمر نداد و جامعه جهانی به اتفاق از برگزاری این رقابتها در ایران حمایت کردند.
سند رسمی اعمال تحریمهای شدید علیه مردم ایران به نام اصلاحطلبان خورده است؛ زمانی که 13 فروردین 1389 یعنی چند ماه پس از حماسه 9 دی و جمع شدن بساط فتنه، این تحریمها با درخواست اوباما از شورای امنیت سازمان ملل کلید خورد و در خرداد همان سال یعنی سالگرد شکل گیری فتنه 88 به قطعنامه 1929 منجر شد تا با استفاده از شرایط کشور و با هدف کمک به جنبش سبز، سنگ بنای تمام تحریم های بانکی و مالی و نفتی فلج کننده علیه ایران باشد.
آن زمان که مهدی هاشمی رفسنجانی به دنبال سناتورهای آمریکایی بود تا آنها را برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران ترغیب کند، صدایی از تکذیب کنندگان امروز نامه اصلاحطلبان به ترامپ بلند نشد تا امروز شاهد اشک تمساح آنان برای گورخوابها باشیم.